سلام.بچه ها میخواهم تئاتر بچه هارا به شما بگوییم یک روز یادم نیست و نمیدونم چه روزی بود آن روز آقای رایگان آمد و بچه ها را خنداند و رفت بعد نوبت بچه ها کلاس ششم شد آمدند .بازیگران کامران افضلی.امیررضا امیریان.ابولفضل عباسپورعارف امیریان. عکس بردار و فیلمبردار ‌:محمد قانعی بودند .اصل کاری اینجاست که بچه ها چیکار کردند خلاصه داستان .کامران همراه خود یک بالشت و یک پتو داشت امیررضا هم دو بادکنک کامران وارد شد و خوابید عارف و امیررضا هم وارد شدند و بادکنک بازی کردند ناگهان باد کتک تر کید و کامران بیدار شد برو به کتک آن ها رفتند ابولفضل وارد شد تبل رازد خیلی محکم زد کامران خیلی عصبانی شد هر سه تا بر کتک خداحافظ خیلی خوش گذشت.نویسنده :علیرضا دهقانزاده         


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یسنا بانو بلاگ و روزمره ها شادي جون saanhy.com saiteservise فواید نماز خواندن از کودکی آرایشگاه عروس شب موسسه فرهنگی مذهبی طهوراء تبریز عکس ایرانی عکس های زیبا